ای وای مادرم
فاطمیه فرا رسید
باز هم نوای «وا اُمـــاه» به گوش می رسد
بچه ها، بوی یتیمی بر مشام می رسد
لباس مشکی هایتان را بیاورید
حی علی العزاء
...
جهت دریافت فایل بزرگتر بر روی تصویر بالا بزنید
ماییم و نفس داشتن امّا نكشیدن
بالای سر مرده مسیحا نکشیدن
بیعرضگی از ماست اگر که نرسیدیم
به مرتبهی حسرت دنیا نکشیدن
هر جا سخن از توست چرا پایه نبودن
هر جا که گناه است چرا پا نکشیدن
تقصیر من و دوری از کوی تو، این است
قطره نشدن منّت دریا نکشیدن
شرمندهام از عمر که شد وقف دو غفلت
از غیر، کشیدن، غم آقا نکشیدن
ما لکّهی ننگیم ببخشید چه تلخ است
یوسف شدن و رنج زلیخا نکشیدن
مجنون همهی آبرویش خونِ دلِ اوست
زشت است غم دوری لیلا نکشیدن
چه جای گله چون خودمان خواسته بودیم
تب داشتن و نازِ مداوا نکشیدن
حیف است در این فاطمیه روضه گرفتن
امّا ز جگر نالهی زهرا نکشیدن
پشتِ درِ این خانه علی بود و عذابِ
چادر به سَرِ امّ ابیها نکشیدن

گرچه من بی هنر و بی ثمر و بی نمکم